ترنمترنم، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

ترنم بهارم

تولد سه سالگي ترنم

             از سه سالگي ديگه جشن تولدهات شده بود دو تا ، يكي جشن براي دوستات توي مهد كودك و يكي هم جشن توي خونه .    جشن تولد در مهد کودک یلدا     از سمت راست ( زهرا - سارينا - ترنم - مهسا- نازنين )     قربون ناز كردنت بره ماماني .       جشن تولد سه سالگی دختر گلم ، توی خونه   اينم كادوي تولدته كه دايي ميلاد بهت داد و تا چند وقت ، توي همه عكسهات بغلش مي‌كردي.               ...
7 بهمن 1391

رها جیگر خاله به دنیا اومد.

      نهم مرداد ماه سال 91   جيگر خاله امروز بدنيا اومد .   اينقدر شيرينه كه نگو . دلم مي‌خواد بخورمش .   قربونت بره خاله ، چقدر تو نازي آخه . اينقدر كوچولويي كه ترنم مي‌ترسه بهت دست بزنه . وقتي بغلت مي‌كنم ترنم مي‌گه مامان نيوفته. دختري مامان دلش نمي‌ياد صورت لطيفت رو بوس كنه فقط دستهاتو ميبوسه. از وقتي رها كوچولو به دنيا اومده يكي از مشغله‌هاي فكري    عسل مامان ، ترنمي شده اينكه " مامان وقتي رها بزرگ شد بايد منو چي صدا كنه ؟ "    يكبار مي گه " بايد بگه آجي ترنم " يكبار مي‌گه " بگه خاله ترنم ...
7 بهمن 1391

نوروز 91

     نوروز سال 91   نوروز سال 91 ، از سيرجان مهمان داشتيم . خاله الهام و عمو مهدي از 29 اسفند تا 8 فروردين مهمان ما بودن و كلي توي اين چند روز به شهرستانهاي اطراف سر زديم . توضيح جاهايي كه رفتيم بالاي هر عكس نوشتم.   اول يه عكس از سفره هفت سين مي‌زارم كه ترنم خيلي توي درست كردنش بهم كمك كرد.        موزه چهار فصل اراك         روستاي انجدان اراك         موزه مفاخر اراك         ابيانه ( ترنم با لباس محلي )   ...
4 بهمن 1391

سفر به دبي

  اسفند 89   يكي از به ياد موندين ترين سفرهايي كه جوجه كوچولوي ماماني رفت سفر به دبي بود . كه حسابي بهش خوش گذشت.       هتل city star دبي         پارك آبي دبي . كه با آرتين كوچولو كه از بچه‌هاي شيطون و بازيگوش زنجان بود حسابي بازي كردن       تور صحرا ،‌ كه روي بازوي ترنم نقش حنا به شكل پروانه كشيدن.         اينجا هم مركز خريد البسام تنها جاهايي كه ترنم زياد دوست نداشت، مراكز خريد بود ، تا زماني كه خودش خريد مي‌كرد كه ...
4 بهمن 1391

سفر به بندر عباس

  فروردين 88       فروردين ماه سال 88 ، وقتي 1.5 ساله بودي براي اولين بار به سيرجان خونه دوست بابايي رفتيم.   بابايي و عمو مهدي دوستاي دوره دانشگاه بودن. تعطيلات عيد كلي مزاحمشون شديم . همراه عمو مهدي و خاله الهام به كرمان ، بندر عباس ، جزيره قشم ، جزيره هنگام و ... . رفتيم. اون موقع خاله الهام ني ني نداشتن ولي آبان ماه امسال خدا يه دخمل ناز بهشون داده به اسم نورا. قدم نو رسيدتون مبارك خاله جون و عمو جون.   باغ ماهان كرمان   جزيره قشم     ...
3 بهمن 1391

به مهد رفتن دخملي

      دقيقا 2 سال و 7 ماه داشتي تصميم گرفتيم بفرستيمت مهد كودك. البته قبلا دو بار ديگه فقط براي چند ساعت به مهد رفته بودي يكبار زماني كه 6 ماهه بودي و يكبار زماني كه 1.5 ساله بود ،  چون كسي نبود كه نگهت داره (مامان جون به مسافرت رفته بود ) مجبور بوديم چند ساعت بگذاريمت مهد . اون موقع اينقدر كوچيك بودي كه با ديدن اسباب بازيهاي مهد ديگه ماماني رو فراموش مي‌كردي و مي‌رفتي سراغ بازي و اصلا گريه نمي‌كردي. ولي اينبار فرق داشت ديگه بزرگتر شده بودي و به خونه مامان جون حسابي عادت كرده بودي. روزهاي اول همينكه ماشين بابايي به طر...
3 بهمن 1391

دو تا سه سالگی ترنم

  همون سالی که خدا بهترین و با ارزشترین  هدیه رو به زندگی ما بخشید ،ماشاا..  نی‌نی‌های زیادی توی فامیل بدنیا اومدن. مهزیار ، محمد ، سارینا ، فاطمه ، پرهام ، هانیه و...   بعد از دو سالگی این نی‌نی‌ها ، که کم کم زبون باز می‌کردن یکی از معضلات ما تلفظ اسم " ترنم " توسط این کوچولوها بود ، که همه چی می‌گفتن الا اصل اسم رو " تتنم " ، " ترندون " ، " تننم" و...  . هر کس یه جور اسم گل دخترمونو می‌گفت و بعضی وقتها هم گل دختر عصبانی می‌شد و می‌گفت اسم من ترنمه نه چیز دیگه.     مادر ...
2 بهمن 1391

عروسي خاله ندا

  ١٢ مرداد ماه سال 89       از قبل از عروسي خاله ندا كلي ذوق و شوق داشتي و براي مراسم تمرين مي‌كردي   ، همون روز هر كاري كردم كه كمي بخوابي اصلا توجهي نمي‌كردي و مدام در حال بازي با بچه ها بودي. بعداز ظهر هم كه توي آرايشگاه و آتليه حسابي خسته شدي .  خلاصه توي مراسم عروسي خاله ندا تو همش خواب بودي و همه مونده بودن توي اون شلوغي و سر و صدا  چطوري خوابيدي. دختر خوش خواب ماماني.     به همين خاطر توي باغ و از عروسي عكسي نداري فقط عكسهاي آتليه‌اي كه رفتي برات مي‌زارم.       ...
2 بهمن 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنم بهارم می باشد